معنی فارسی collectioner

B1

جمع‌آورنده، شخصی که اشیاء یا مجموعه‌هایی از اشیاء خاص را جمع‌آوری می‌کند.

A person who collects items, often as a hobby.

example
معنی(example):

یک کلکسیونر اشیا مختلفی مانند تمبر و سکه جمع‌آوری می‌کند.

مثال:

A collectioner gathers various items like stamps and coins.

معنی(example):

او پس از به ارث بردن تمبرهای پدربزرگش به یک کلکسیونر تبدیل شد.

مثال:

She became a collectioner after inheriting her grandfather's stamps.

معنی فارسی کلمه collectioner

: معنی collectioner به فارسی

جمع‌آورنده، شخصی که اشیاء یا مجموعه‌هایی از اشیاء خاص را جمع‌آوری می‌کند.