معنی فارسی colliculate

B1

کولیکوله به ساختارهایی در مغز اشاره دارد که در پردازش حس‌های مختلف نقش دارند.

Referring to structures in the brain associated with sensory processing.

example
معنی(example):

ساختارهای مغز کولیکوله هستند و اغلب در پردازش حسی کمک می‌کنند.

مثال:

The structures in the brain are colliculate, often aiding in sensory processing.

معنی(example):

نورون‌ها در ناحیه کولیکوله نقش‌هایی در بازتاب‌های بینایی و شنوایی ایفا می‌کنند.

مثال:

Neurons in the colliculate region play a role in visual and auditory reflexes.

معنی فارسی کلمه colliculate

: معنی colliculate به فارسی

کولیکوله به ساختارهایی در مغز اشاره دارد که در پردازش حس‌های مختلف نقش دارند.