معنی فارسی collybist

B1

کالیبیست، اصطلاحی برای فردی که در زمینه خاصی مانند هنر یا ادبیات فعالیت می‌کند.

A term for someone active in a particular field, like art or literature.

example
معنی(example):

کالیبیست به طرز فصاحت درباره‌ی هنر خود سخن گفت.

مثال:

The collybist spoke eloquently about their craft.

معنی(example):

او به عنوان یک کالیبیست پیشرو در زمینه خود شناخته می‌شود.

مثال:

She is recognized as a leading collybist in her field.

معنی فارسی کلمه collybist

: معنی collybist به فارسی

کالیبیست، اصطلاحی برای فردی که در زمینه خاصی مانند هنر یا ادبیات فعالیت می‌کند.