معنی فارسی collusively

B2

به‌طور مشترک و پنهانی، به ویژه در زمینه‌ای که منافع را به نفع خود تأمین کنند.

In a manner involving secret cooperation for illegal or deceitful purposes.

example
معنی(example):

این دو شرکت به‌طور بامدی عمل کردند تا قیمت‌ها را بالا ببرند.

مثال:

The two companies acted collusively to drive up prices.

معنی(example):

آن‌ها به‌طور بامدی توافق کردند که سودها را تقسیم کنند.

مثال:

They collusively agreed to share the profits.

معنی فارسی کلمه collusively

: معنی collusively به فارسی

به‌طور مشترک و پنهانی، به ویژه در زمینه‌ای که منافع را به نفع خود تأمین کنند.