معنی فارسی collusory

C1

نسبت به رفتار یا توافقات مشترک و پنهانی که ممکن است غیرقانونی باشد.

Related to practices or agreements that involve secret cooperation, often with illegal implications.

example
معنی(example):

عملکردهای جمع‌گرایانه برخی شرکت‌ها تحت تحقیق است.

مثال:

The collusory practices of some firms are under investigation.

معنی(example):

توافق‌های جمع‌گرایانه می‌توانند به رقابت در بازار آسیب برسانند.

مثال:

Collusory agreements can harm market competition.

معنی فارسی کلمه collusory

: معنی collusory به فارسی

نسبت به رفتار یا توافقات مشترک و پنهانی که ممکن است غیرقانونی باشد.