معنی فارسی colonate
B1مستعمره کردن، به معنای ایجاد یک تجمع انسانی در یک منطقه جدید به منظور سکونت و زندگی است.
To establish a colony in a new area, especially for habitation.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمندان تصمیم گرفتند سیاره جدید را برای تحقیق مستعمره کنند.
مثال:
The scientists decided to colonate the new planet for research.
معنی(example):
ما باید این ناحیه را مستعمره کنیم تا تأثیرات تغییرات اقلیمی را مطالعه کنیم.
مثال:
We need to colonate this area to study the effects of climate change.
معنی فارسی کلمه colonate
:
مستعمره کردن، به معنای ایجاد یک تجمع انسانی در یک منطقه جدید به منظور سکونت و زندگی است.