معنی فارسی coloni

B1

مستعمره، منطقه‌ای است که توسط یک کشور دیگر کنترل می‌شود.

A territory under the control of a different country.

example
معنی(example):

این مستعمره در یک جزیره کوچک تأسیس شد.

مثال:

The colony was established on a small island.

معنی(example):

بسیاری از مردم به سوی مستعمره‌ها رفتند تا زندگی بهتری پیدا کنند.

مثال:

Many people moved to the coloni in search of a better life.

معنی فارسی کلمه coloni

: معنی coloni به فارسی

مستعمره، منطقه‌ای است که توسط یک کشور دیگر کنترل می‌شود.