معنی فارسی colongitude
B1کولونگیتی، زاویهای که به بخش خاصی از یک سیاره یا جرم سماوی نسبت به یک نقطه مرجع اشاره دارد.
An angular measure used in astronomy to designate a specific position on a celestial body.
- OTHER
example
معنی(example):
کولونگیتی یک اصطلاح مهم در نجوم است که به یک زاویه اشاره دارد.
مثال:
Colongitude is an important term in astronomy referring to an angle.
معنی(example):
درک کولونگیتی میتواند در ناوبری آسمانی کمک کند.
مثال:
Understanding colongitude can help in celestial navigation.
معنی فارسی کلمه colongitude
:
کولونگیتی، زاویهای که به بخش خاصی از یک سیاره یا جرم سماوی نسبت به یک نقطه مرجع اشاره دارد.