معنی فارسی colonnade
B1 /ˌkɒləˈneɪd/ستونچینی، ردیفی از ستونها است که معمولاً برای حمایت از سقف یا ایجاد یک پناهگاه در فضاهای باز استفاده میشود.
A row of columns supporting a roof or a series of arches.
- noun
noun
معنی(noun):
A series of columns at regular intervals.
معنی(noun):
A peristyle.
معنی(noun):
A portico or stoa.
معنی(noun):
A regular row of anything, such as trees.
example
معنی(example):
ستونچینی سایهای در روز گرم فراهم کرد.
مثال:
The colonnade provided shade on a hot day.
معنی(example):
ما از طریق ستونچینی زیبا در باغ عبور کردیم.
مثال:
We walked through the beautiful colonnade in the garden.
معنی فارسی کلمه colonnade
:
ستونچینی، ردیفی از ستونها است که معمولاً برای حمایت از سقف یا ایجاد یک پناهگاه در فضاهای باز استفاده میشود.