معنی فارسی colossuswise
B1به معنای بزرگ و بزرگتر از زندگی، به خصوص در اندازه و تاثیرگذاری.
In a manner that is monumental or huge in size or effect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه به صورت کولوسوس وایز ایستاده بود و از ساختمانها بالاتر بود.
مثال:
The statue stood colossuswise, towering over the buildings.
معنی(example):
این بنای یادبود به گونهای طراحی شده بود که بازدیدکنندگان را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
The monument was designed to be colossuswise to impress visitors.
معنی فارسی کلمه colossuswise
:
به معنای بزرگ و بزرگتر از زندگی، به خصوص در اندازه و تاثیرگذاری.