معنی فارسی colosso
B1از تعریفهای غیررسمی و عامیانه، به معنای بزرگ یا فوقالعاده است.
An informal term to indicate something very large or significant.
- NOUN
example
معنی(example):
او در طول ارائه به بزرگترین دستاوردهایش اشاره کرد.
مثال:
He referred to the colosso of his achievements during the presentation.
معنی(example):
عظمت کار آنها در نتایجی که دیدیم مشهود بود.
مثال:
The colosso of their work was evident in the results we saw.
معنی فارسی کلمه colosso
:
از تعریفهای غیررسمی و عامیانه، به معنای بزرگ یا فوقالعاده است.