معنی فارسی columnizes

B1

به معنای عمل تنظیم اطلاعات به صورت ستونی است.

To organize information into columns.

example
معنی(example):

او اطلاعات را به صورت ستونی تنظیم می‌کند تا واضح‌تر باشد.

مثال:

He columnizes the information to make it clearer.

معنی(example):

این نرم‌افزار داده‌ها را به طور خودکار به صورت ستونی تنظیم می‌کند.

مثال:

The software columnizes the data automatically.

معنی فارسی کلمه columnizes

: معنی columnizes به فارسی

به معنای عمل تنظیم اطلاعات به صورت ستونی است.