معنی فارسی columnwise

B1

به معنای پردازش یا بررسی موارد به صورت ستونی.

In a manner that pertains to the arrangement of data in columns.

example
معنی(example):

داده‌ها باید به صورت ستونی پردازش شوند تا دقیق باشند.

مثال:

The data needs to be processed columnwise for accuracy.

معنی(example):

در تحلیل، ما به اعداد به صورت ستونی نگاه خواهیم کرد.

مثال:

In the analysis, we will look at the numbers columnwise.

معنی فارسی کلمه columnwise

: معنی columnwise به فارسی

به معنای پردازش یا بررسی موارد به صورت ستونی.