معنی فارسی comburgess

B1

combress: در تاریخ به کسی اطلاق می‌شود که دارای حقوق ویژه‌ای در ادارات محلی بوده است.

A person with certain rights or privileges within a municipal government.

example
معنی(example):

کلمه comburgess در سیستم‌های رای‌گیری تاریخی استفاده می‌شود.

مثال:

A comburgess is a term used in historical voting systems.

معنی(example):

در برخی از شهرها، شهروندان به عنوان comburgess با حقوق ویژه در نظر گرفته می‌شدند.

مثال:

In some towns, citizens were considered comburgesses with special rights.

معنی فارسی کلمه comburgess

: معنی comburgess به فارسی

combress: در تاریخ به کسی اطلاق می‌شود که دارای حقوق ویژه‌ای در ادارات محلی بوده است.