معنی فارسی come into operation
B1به معنای آغاز به کار یک سیستم یا فرآیند جدید است.
To begin functioning or to start being used.
- VERB
example
معنی(example):
قانون جدید ماه آینده به اجرا در خواهد آمد.
مثال:
The new law will come into operation next month.
معنی(example):
زمانی که سیستم به کار بیفتد، همه چیز تغییر خواهد کرد.
مثال:
Once the system comes into operation, everything will change.
معنی فارسی کلمه come into operation
:
به معنای آغاز به کار یک سیستم یا فرآیند جدید است.