معنی فارسی come right
B1درست شدن یا به حالت عادی برگشتن
To improve or be resolved successfully.
- VERB
example
معنی(example):
در نهایت همه چیز درست خواهد شد.
مثال:
Everything will come right in the end.
معنی(example):
اگر سخت تلاش کنی، همه چیز برایت درست خواهد شد.
مثال:
If you try hard, things will come right for you.
معنی فارسی کلمه come right
:
درست شدن یا به حالت عادی برگشتن