معنی فارسی come short
B1به معنای ناکافی بودن یا نرسیدن به میزانی است که انتظار می‌رود.
To fail to reach a desired or required level.
- verb
verb
معنی(verb):
(+ of) to miss
معنی(verb):
(+ of) to be inferior to
example
معنی(example):
او در تلاشش برای پیروزی در مسابقه ناکام ماند.
مثال:
He came short in his attempt to win the race.
معنی(example):
بودجه امسال کم آمد و نیاز به کاهش هزینه‌ها داشت.
مثال:
The budget came short this year, requiring cutbacks.
معنی فارسی کلمه come short
:
به معنای ناکافی بودن یا نرسیدن به میزانی است که انتظار می‌رود.
