معنی فارسی come-uppance
B1پیامد یا تنبیه ناشی از عمل یا رفتار ناپسند، معمولا به صورت درست و عادلانه.
Deserved punishment or fate for one's misdeeds.
- noun
noun
معنی(noun):
Retribution which is justly deserved.
example
معنی(example):
شرور در انتهای داستان با تنبیه خود مواجه شد.
مثال:
The villain met his come-uppance at the end of the story.
معنی(example):
همه میدانستند که او بالاخره با تنبیه خود روبرو خواهد شد.
مثال:
Everyone knew he would eventually face his come-uppance.
معنی فارسی کلمه come-uppance
:
پیامد یا تنبیه ناشی از عمل یا رفتار ناپسند، معمولا به صورت درست و عادلانه.