معنی فارسی comfort eatings
B1خوراکیهایی که به خاطر طعم خوشمزه و لذتبخش آنها برای آرامش خاطر و تسکین استرس مصرف میشوند.
Foods that are typically rich and indulgent, eaten for emotional comfort or relief.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از یک هفته طولانی، به بعضی از خوراکیهای راحتی مانند بستنی و پیتزا پرداختم.
مثال:
After a long week, I indulged in some comfort eatings like ice cream and pizza.
معنی(example):
خوراکیهای راحتی معمولاً غذاهای غنی و خوشمزهای هستند که برای آرامش عاطفی به آنها روی میآوریم.
مثال:
Comfort eatings are often rich and delicious foods we turn to for emotional relief.
معنی فارسی کلمه comfort eatings
:
خوراکیهایی که به خاطر طعم خوشمزه و لذتبخش آنها برای آرامش خاطر و تسکین استرس مصرف میشوند.