معنی فارسی comfortables
B1صفتی که به چیزهایی اشاره دارد که راحت و آسوده هستند، مخصوصا در زمینههای فیزیکی.
Adjective describing quality of being comfortable, cozy, or pleasant.
- noun
noun
معنی(noun):
A stuffed or quilted coverlet for a bed; a comforter.
example
معنی(example):
صندلیهای اتاق نشیمن برای نشستن طولانی بسیار راحت هستند.
مثال:
The chairs in the living room are very comfortables for long sitting.
معنی(example):
او کفشهای راحت را برای پیادهرویهای روزانه خود ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers comfortables shoes for her daily walks.
معنی فارسی کلمه comfortables
:
صفتی که به چیزهایی اشاره دارد که راحت و آسوده هستند، مخصوصا در زمینههای فیزیکی.