معنی فارسی commark

B1

علامت یا نمادی که به افرادی با رتبه خاص اشاره دارد.

A mark or sign that indicates rank or position.

example
معنی(example):

سمت علامت، رتبه او را در سازمان مشخص می‌کرد.

مثال:

The commark signified her rank in the organization.

معنی(example):

او یک علامت ویژه برای نشان دادن رهبری‌اش پوشیده بود.

مثال:

He wore a special commark to denote his leadership.

معنی فارسی کلمه commark

: معنی commark به فارسی

علامت یا نمادی که به افرادی با رتبه خاص اشاره دارد.