معنی فارسی commemoratively
B1به شیوهای که به یاد کسی یا چیزی خاص باشد و گرامی داشته شود.
In a manner that honors or remembers a person or event.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها به طور یادبودی یک مراسم برای بزرگداشت قهرمانان برگزار کردند.
مثال:
They held a ceremony commemoratively to honor the heroes.
معنی(example):
مجسمه به طور یادبودی در پارک قرار داده شد.
مثال:
The statue was placed commemoratively in the park.
معنی فارسی کلمه commemoratively
:
به شیوهای که به یاد کسی یا چیزی خاص باشد و گرامی داشته شود.