معنی فارسی commemorable
B2مناسبتی که قابل یادآوری و گرامیداشت باشد.
Worthy of commemoration; deserving to be remembered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سالگرد یک مناسبت قابل گرامیداشت است.
مثال:
The anniversary is a commemorable occasion.
معنی(example):
ما باید این لحظه قابل گرامیداشت را جشن بگیریم.
مثال:
We should celebrate this commemorable moment.
معنی فارسی کلمه commemorable
:
مناسبتی که قابل یادآوری و گرامیداشت باشد.