معنی فارسی commendador

B1

مقام یا شخصی که مسئولیت جلب و تقدیر از دیگران را دارد، معمولاً در زمینه‌های اجتماعی یا فرهنگی.

A person in charge of honoring or commending others, often in social or cultural contexts.

example
معنی(example):

کمندادور از کار انجام شده توسط داوطلبان قدردانی کرد.

مثال:

The commendador appreciated the work done by the volunteers.

معنی(example):

در داستان، کمندادور به خاطر انصافش شناخته شده بود.

مثال:

In the story, the commendador was known for his fairness.

معنی فارسی کلمه commendador

: معنی commendador به فارسی

مقام یا شخصی که مسئولیت جلب و تقدیر از دیگران را دارد، معمولاً در زمینه‌های اجتماعی یا فرهنگی.