معنی فارسی commendatary

B1

نظرات و ارزیابی‌هایی که با هدف تقدیر و حمایت ارائه می‌شوند.

Comments or evaluations given with the aim of praise or support.

example
معنی(example):

نظرات کمداتاری به بهبود پروژه کمک کرد.

مثال:

The commendatary comments helped improve the project.

معنی(example):

او در طول ارائه بازخورد کمداتاری ارائه داد.

مثال:

She provided commendatary feedback during the presentation.

معنی فارسی کلمه commendatary

: معنی commendatary به فارسی

نظرات و ارزیابی‌هایی که با هدف تقدیر و حمایت ارائه می‌شوند.