معنی فارسی commendatories
B1مدارک یا اعلامیههایی که برای قدرانی از خدمات یا اقدامات مثبت داده میشوند.
Documents or declarations issued to acknowledge positive services or actions.
- NOUN
example
معنی(example):
کمداتوریها برای کارهای خیرخواهانهشان ستایش شدند.
مثال:
The commendatories were praised for their charitable work.
معنی(example):
چندین کمداتوری در این مراسم صادر شد.
مثال:
Several commendatories were issued at the ceremony.
معنی فارسی کلمه commendatories
:
مدارک یا اعلامیههایی که برای قدرانی از خدمات یا اقدامات مثبت داده میشوند.