معنی فارسی commigration

B1

commigration به معنای مهاجرت مشترک توسط گروهی یا خانواده‌ها اشاره دارد.

The act of migrating together as a group, often related to families or communities.

example
معنی(example):

مهاجرت مشترک از مرزها می‌تواند چالش‌انگیز باشد.

مثال:

Commigration across borders can be challenging.

معنی(example):

این مطالعه بر الگوهای مهاجرت مشترک خانواده‌ها تمرکز داشت.

مثال:

The study focused on commigration patterns of families.

معنی فارسی کلمه commigration

: معنی commigration به فارسی

commigration به معنای مهاجرت مشترک توسط گروهی یا خانواده‌ها اشاره دارد.