معنی فارسی comminate
B2تهدید کردن یا اعلام عواقب در صورت عدم پیروی از قوانین یا به عنوان یک اقدام تنبیهی.
To threaten with a punishment or an unpleasant consequence.
- VERB
example
معنی(example):
معلم تصمیم گرفت تا به دلیل رفتار نادرست دانشآموز او را تهدید کند.
مثال:
The teacher decided to comminate the student for his misconduct.
معنی(example):
اغلب، تهدید لازم است تا قوانین اعمال شوند.
مثال:
Often, to comminate is necessary to enforce rules.
معنی فارسی کلمه comminate
:
تهدید کردن یا اعلام عواقب در صورت عدم پیروی از قوانین یا به عنوان یک اقدام تنبیهی.