معنی فارسی comminative
C1مربوط به تهدید، یا رویکردی که بر اساس تهدید و عواقب استوار است.
Relating to or denoting a threatening manner or approach.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تن صدای تهدیدآمیز او باعث شد همه توجه کنند.
مثال:
His comminative tone made everyone pay attention.
معنی(example):
رویکردی تهدیدآمیز میتواند به رعایت بهتر منجر شود.
مثال:
A comminative approach can often lead to better compliance.
معنی فارسی کلمه comminative
:
مربوط به تهدید، یا رویکردی که بر اساس تهدید و عواقب استوار است.