معنی فارسی commixt
B1ترکیب، عمل یا نتیجه مخلوط کردن دو یا چند عنصر مختلف.
The act of mixing or the state of being mixed.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیب رنگها رنگ زیبایی ایجاد کرد.
مثال:
The commixt of the paints created a beautiful color.
معنی(example):
ترکیب تأثیرات مختلف میتواند به خلق هنر منحصر به فرد منجر شود.
مثال:
A commixt of different influences can lead to unique art.
معنی فارسی کلمه commixt
:
ترکیب، عمل یا نتیجه مخلوط کردن دو یا چند عنصر مختلف.