معنی فارسی commodifications
B1فرایند تبدیل یک چیز به کالا یا محصولی برای خرید و فروش.
The process of turning something into a commodity for trade.
- noun
noun
معنی(noun):
The assignment of a commercial value to something previously valueless.
example
معنی(example):
کالایی‌سازی فرهنگ می‌تواند گاهی به بهره‌برداری منجر شود.
مثال:
The commodifications of culture can sometimes lead to exploitation.
معنی(example):
در بازار، کالایی‌سازی هنر بسیار رایج است.
مثال:
In the market, the commodifications of art are very common.
معنی فارسی کلمه commodifications
:
فرایند تبدیل یک چیز به کالا یا محصولی برای خرید و فروش.
