معنی فارسی commos
B1کالاهای عمومی که به صورت عمده عرضه میشوند.
General goods or products available in bulk.
- noun
noun
معنی(noun):
A communist.
example
معنی(example):
کالاهای عمومی در بازار این فصل بسیار مقرون به صرفه هستند.
مثال:
The commos in the market this season are very affordable.
معنی(example):
او مقداری کالاهای عمومی خرید تا با سود بفروشد.
مثال:
He bought some commos to resell at a profit.
معنی فارسی کلمه commos
:
کالاهای عمومی که به صورت عمده عرضه میشوند.