معنی فارسی commoned
B1به اشتراک گذاشتن یا استفاده مشترک از منابع، ایدهها یا همکاری.
To share or utilize resources, ideas, or efforts collectively.
- VERB
example
معنی(example):
تیم منابع خود را برای رسیدن به یک هدف مشترک به اشتراک گذاشت.
مثال:
The team commoned their resources to achieve a common goal.
معنی(example):
در جلسات، شرکتکنندگان اغلب ایدههای خود را به اشتراک میگذارند تا همکاری را ترویج دهند.
مثال:
In meetings, participants often commoned their ideas to promote collaboration.
معنی فارسی کلمه commoned
:
به اشتراک گذاشتن یا استفاده مشترک از منابع، ایدهها یا همکاری.