معنی فارسی communication skill
B1توانایی در به اشتراک گذاشتن و درک اطلاعات به طور مؤثر.
The ability to convey information and understand others effectively.
- NOUN
example
معنی(example):
توسعه مهارتهای ارتباطی در یک شغل مهم است.
مثال:
Developing communication skills is important in a job.
معنی(example):
مهارت ارتباطی او به او اجازه میدهد به راحتی با مشتریان ارتباط برقرار کند.
مثال:
Her communication skill allows her to connect with clients easily.
معنی فارسی کلمه communication skill
:
توانایی در به اشتراک گذاشتن و درک اطلاعات به طور مؤثر.