معنی فارسی comonomer
B1کمنومر مونو مرکب است که با مونوهای دیگر برای تشکیل پلیمرهای پیچیدهتر ترکیب میشود.
A monomer that is combined with other monomers to create a copolymer.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کمنومر نوعی مونومر است که با دیگری ترکیب میشود تا یک کوپلیمر تشکیل دهد.
مثال:
A comonomer is a type of monomer that combines with another to form a copolymer.
معنی(example):
تحقیقات در حال انجام است تا با کمنومرهای مختلف خواص پلیمر را بهبود بخشند.
مثال:
Researchers are experimenting with different comonomers to enhance polymer properties.
معنی فارسی کلمه comonomer
:
کمنومر مونو مرکب است که با مونوهای دیگر برای تشکیل پلیمرهای پیچیدهتر ترکیب میشود.