معنی فارسی comox
B1نوعی ماهی با طعمی خاص و لذیذ.
A type of fish that is known for its distinctive flavor.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهیهای کموکس به خاطر طعمشان معروف هستند.
مثال:
The fish from comox are known for their flavor.
معنی(example):
او یک کموکس گرفت که بزرگترین ماهی روز بود.
مثال:
He caught a comox that was the biggest of the day.
معنی فارسی کلمه comox
:
نوعی ماهی با طعمی خاص و لذیذ.