معنی فارسی compactable
B1فشردهشدنی، به ویژگی یا موادی اشاره دارد که میتوانند به اندازه کوچکتری فشرده شوند بدون اینکه خواص آنها تغییر کند.
Capable of being compacted or reduced in size, especially regarding materials or products.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نوع خاک فشردهشدنی است و برای ساختوساز ایدهآل است.
مثال:
This type of soil is compactable and ideal for construction.
معنی(example):
طراحی فشردهشدنی مبلمان حمل و نقل آسانی را فراهم میکند.
مثال:
The compactable design of the furniture allows easy transportation.
معنی فارسی کلمه compactable
:
فشردهشدنی، به ویژگی یا موادی اشاره دارد که میتوانند به اندازه کوچکتری فشرده شوند بدون اینکه خواص آنها تغییر کند.