معنی فارسی compart
B1تقسیم کردن، جایی که میتوان اشیاء یا اطلاعات را در بخشهای مختلف قرار داد.
To divide or separate into parts or sections.
- VERB
example
معنی(example):
شما میتوانید نتایج را در دستههای مختلف تقسیم کنید.
مثال:
You can compart the results into different categories.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند وظایف را برای بهبود کارایی تقسیم کنند.
مثال:
They decided to compart the tasks for better efficiency.
معنی فارسی کلمه compart
:
تقسیم کردن، جایی که میتوان اشیاء یا اطلاعات را در بخشهای مختلف قرار داد.