معنی فارسی complainers
B2افراد یا گروههایی که به طور مکرر از شرایط شکایت میکنند بدون اینکه تلاش کنند تا به بهبود مشکلات کمک کنند.
People who frequently express dissatisfaction about a situation, often without proposing solutions.
- noun
noun
معنی(noun):
One who complains, or is known for their complaints.
example
معنی(example):
شکایتکنندگان اغلب سیاستهای جدید را نقد میکنند بدون اینکه راهحلهایی ارائه دهند.
مثال:
The complainers often criticize the new policies without offering solutions.
معنی(example):
برقراری ارتباط با شکایتکنندگان میتواند برای تیمهای خدمات مشتری چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Dealing with complainers can be challenging for customer service teams.
معنی فارسی کلمه complainers
:
افراد یا گروههایی که به طور مکرر از شرایط شکایت میکنند بدون اینکه تلاش کنند تا به بهبود مشکلات کمک کنند.