معنی فارسی complementaries

B2

رنگ‌هایی که در چرخه رنگ در مقابل هم قرار دارند و با ترکیب یکدیگر تأثیر و زیبایی بیشتری دارند.

Colors that are opposite each other on the color wheel and enhance each other's vibrancy when combined.

example
معنی(example):

این دو رنگ مکمل هستند و هر کدام را زیباتر نشان می‌دهند.

مثال:

The two colors are complementaries, making each one look more vibrant.

معنی(example):

مکمل‌ها در هنر می‌توانند زیبایی کلی یک نقاشی را افزایش دهند.

مثال:

Complementaries in art can enhance the overall aesthetic of a painting.

معنی فارسی کلمه complementaries

: معنی complementaries به فارسی

رنگ‌هایی که در چرخه رنگ در مقابل هم قرار دارند و با ترکیب یکدیگر تأثیر و زیبایی بیشتری دارند.