معنی فارسی complexations

B1

پیچیدگی‌ها یا مشکلاتی که در یک وضعیت یا پروژه به وجود می‌آید.

The state of being complex; intricacies and complications.

noun
معنی(noun):

The formation of a complex

example
معنی(example):

پیچیدگی‌های پروژه در جلسه مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The complexations of the project were discussed in the meeting.

معنی(example):

او در حین نوسازی با پیچیدگی‌های زیادی مواجه شد.

مثال:

He faced several complexations during the renovations.

معنی فارسی کلمه complexations

: معنی complexations به فارسی

پیچیدگی‌ها یا مشکلاتی که در یک وضعیت یا پروژه به وجود می‌آید.