معنی فارسی complexer

B1

شخص یا چیز دیگری که پیچیدگی بیشتری دارد.

One that is more complex than another.

example
معنی(example):

این مشکل پیچیده‌تر از آن چیزی است که ابتدا فکر می‌کردم.

مثال:

This problem is complexer than I initially thought.

معنی(example):

طراحی پیچیده‌تر اجرای آن را سخت‌تر کرد.

مثال:

The complexer design was harder to implement.

معنی فارسی کلمه complexer

: معنی complexer به فارسی

شخص یا چیز دیگری که پیچیدگی بیشتری دارد.