معنی فارسی complexometric

C1

روش‌های مربوط به اندازه‌گیری با استفاده از پیوندهای پیچیده‌شده.

Relating to the measurement of complex compounds or ion concentrations.

example
معنی(example):

تیترومتری پیچیده یک تکنیک معمولی در آزمایشگاه است.

مثال:

Complexometric titration is a common laboratory technique.

معنی(example):

روش پیچیده‌سنجی نتایج دقیقی ارائه می‌دهد.

مثال:

The complexometric method provides accurate results.

معنی فارسی کلمه complexometric

: معنی complexometric به فارسی

روش‌های مربوط به اندازه‌گیری با استفاده از پیوندهای پیچیده‌شده.