معنی فارسی complin

B1

شکایت کردن، ابراز نارضایتی یا گله‌گذاری.

To complain; to express dissatisfaction.

example
معنی(example):

شکایت کردن به معنای ابراز نارضایتی است.

مثال:

To complin is to express dissatisfaction.

معنی(example):

مردم اغلب درباره آب و هوا شکایت می‌کنند.

مثال:

People often complin about the weather.

معنی فارسی کلمه complin

: معنی complin به فارسی

شکایت کردن، ابراز نارضایتی یا گله‌گذاری.