معنی فارسی compone

B1

ساخت یا ایجاد چیزی، به‌ویژه در زمینه هنر و مهندسی.

To compose or create something, particularly in the context of art or engineering.

example
معنی(example):

مهندس یک طراحی جدید برای پروژه خواهد ساخت.

مثال:

The engineer will compone a new design for the project.

معنی(example):

او تصمیم گرفت موسیقی خود را برای اجرا بسازد.

مثال:

She decided to compone her own music for the performance.

معنی فارسی کلمه compone

: معنی compone به فارسی

ساخت یا ایجاد چیزی، به‌ویژه در زمینه هنر و مهندسی.