معنی فارسی componential analysis

C1

تحلیلی که به تجزیه و تحلیل عناصر معنی یک واژه یا شخصیت‌ها می‌پردازد.

A method of analyzing meaning by breaking it down into its component parts.

example
معنی(example):

تحلیل مؤلفه‌ای به شکستن معنا به بخش‌های کوچکتر کمک می‌کند.

مثال:

Componential analysis helps to break down meaning into smaller parts.

معنی(example):

محقق از تحلیل مؤلفه‌ای برای درک بهتر زبان استفاده کرد.

مثال:

The researcher used componential analysis to understand the language better.

معنی فارسی کلمه componential analysis

: معنی componential analysis به فارسی

تحلیلی که به تجزیه و تحلیل عناصر معنی یک واژه یا شخصیت‌ها می‌پردازد.