معنی فارسی componentize

B2

به معنای تقسیم کردن سیستم‌ها یا محصولات به اجزای قابل مدیریت است.

To divide a system into components for easier management and organization.

verb
معنی(verb):

To split into separate components.

example
معنی(example):

مؤلفه‌ای کردن یک سیستم به معنای تقسیم آن به بخش‌های جداگانه است.

مثال:

To componentize a system means to divide it into separate parts.

معنی(example):

ما باید نرم‌افزار را برای سازمان‌دهی بهتر مؤلفه‌ای کنیم.

مثال:

We need to componentize the software for better organization.

معنی فارسی کلمه componentize

: معنی componentize به فارسی

به معنای تقسیم کردن سیستم‌ها یا محصولات به اجزای قابل مدیریت است.