معنی فارسی composograph
B2ترکیبنگار، ابزاری برای ایجاد تصویر یا الگوهای ترکیبی.
A tool or device used for producing complex images or designs through composition.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیبنگار میتواند طرحهای پیچیدهای از طریق لایهبندی ایجاد کند.
مثال:
The composograph can create intricate designs through layering.
معنی(example):
با استفاده از ترکیبنگار، هنرمند میتوانست محصول نهایی را تجسم کند.
مثال:
Using a composograph, the artist could visualize the final product.
معنی فارسی کلمه composograph
:
ترکیبنگار، ابزاری برای ایجاد تصویر یا الگوهای ترکیبی.