معنی فارسی comprehensor
B1درکگر، فردی که توانایی درک مفاهیم و ایدهها را دارد.
One who understands or comprehends.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک درکگر، او زیرکیهای ظریف را فهمید.
مثال:
As a comprehensor, he understood the subtle nuances.
معنی(example):
یک درکگر خوب برای فرآیند یادگیری ضروری است.
مثال:
A good comprehensor is essential for the learning process.
معنی فارسی کلمه comprehensor
:
درکگر، فردی که توانایی درک مفاهیم و ایدهها را دارد.