معنی فارسی computation
B2محاسبه، فرآیند انجام عملیات ریاضی برای پیدا کردن یک نتیجه.
The process of performing mathematical calculations.
- noun
noun
معنی(noun):
The act or process of computing; calculation; reckoning.
معنی(noun):
The result of computation; the amount computed.
example
معنی(example):
محاسبه نتایج بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت طول کشید.
مثال:
The computation of the results took longer than expected.
معنی(example):
در ریاضیات، محاسبه به هر نوع محاسبه‌ای اشاره دارد.
مثال:
In mathematics, computation refers to any type of calculation.
معنی فارسی کلمه computation
:
محاسبه، فرآیند انجام عملیات ریاضی برای پیدا کردن یک نتیجه.
